عوامل متعددی رفتارهای انسان را شکل می دهد. باورهای هر فرد، اعتقادات، ژنتیک و انچه به ارث برده است، آموزه های خانواده ( البته اگر اموزشی صورت گرفته باشد!)، و آنچه در جامعه می گذرد و ...... همه و همه باعث شکل گیری رفتارهای ما می شود.
اما یکی از بزرگترین عواملی که رفتار را شکل می دهد، ترس ما از برداشت مردم است. و یا به بیانی دیگر ، اینکه دیگران ما را چگونه قضاوت می کنند،
میزان اهمیتی که ما در مورد برداشت و قضاوت دیگران قائل هستیم، نقش بزرگی در چگونگی رفتارهای ما و خواسته های ما خواهد داشت.
اما در واقع، مردم و دیگران،آیا اجازه دارند که در مورد چیزی های خارج از خود، که به آنها مربوط نیست، مانند پوشش ما و یا چگونگی هدف گزاری های ما، فکر کنند ؟؟؟ مردم و حرف آنها چقدر در دایره زندگی و رفتارهای ما قرار دارند؟
آنقدر که خود را فراموش می کنیم، فقط و فقط بخاطر حرف و حدیث دیگران .... ؟
آنقدر که اهدافمان را دنبال نکنیم و ارزوهایمان را به خاک بسپاریم، چون دیگران ممکن است به ما برچسب شکست خورده بزنند؟
شاید سخت باشد، اما یکی از بزرگترین بخش مهارتهای زندگی، رهایی از حرف مردم و بی اهمیت بودن قضاوت های نادرست و درست اطرافیان باید باشد. باید تمرین کنیم که برای خودمان زندگی کنیم و آنچه مردم در مورد ما می اندیشند، صرفاً از اطلاعات بسیار اندک و در بیشتر مواقع سطحی به دست آمده است.
به قول استاد یوگا سالهای نوجوانی، جناب دکتر پیمان رضایی، قضاوت در حد و مرز گناه است، پس انسانها را قضاوت نکنیم.